علت وجوب حجاب و ملاکهای اصلی پوشش
اسراف جنسی در دوران بلوغ، بیرغبتی جنسی در سنین بالاتر را به همراه دارد مگر آنکه کالاهای رغبت افزای جنسی همانند الکل، قرصهای نشاط آور جنسی عرضه شود
علت وجوب «حجاب» چیست؟ و ملاکهای اصلی پوشش کدامند؟
پاسخ:
مجموعهی بایدها و نبایدهای دینی براساس «بینش الهی- انسانی» است، بینشی که انسان را آفریدهای شروعدار اما بیپایان میداند که برای کامجویی و لذت یابی آفریده نشده است، هرچند لذت میبرد و در مسیر صحیح زندگی بیشترین سرور و شادمانی را نصیب خود میکنند، اما تعالی و ترقی مقصد والای اوست.
در این نگرش انسان را «حیوان ناطق» نمییابیم بلکه «موجودی متأله» یعنی مخلوقی دارای آغاز و انجام مشخص و شفاف همراه با مسئولیت تام و تمام نسبت به الله میبینیم. کسی که باید بهداشت روحی و آرامش روانی داشته باشد تا با هدایت انرژیهای نهفته درونی، در مسیری سالم و انسانی حرکت کند، به کمال شخصیتی دست یابد.
از ناهنجاریهای فکری و رفتاری مصون ماند تا به سعادت و سربلندی ابدی دست یابد زیرا ما از اوییم و به سوی او باز میگردیم و میتوانیم جاودانه در آسودگی و آرامش به سر بریم.
«پوشش»، فراتر از آیین و ملت به «فطرت» و بیرون از «جنسیت» به «انسانیت» انسان برمی گردد، شأنی از شئون انسان دانسته شده که عمری به قدمت خود انسان دارد و پاسخگوی سه نیاز متفاوت افرادست:
1. نیاز طبیعی (حفاظت در مقابل گرما و سرما و عوامل طبیعی دیگر)
2. نیاز اجتماعی (مراقبت از عفت و پاکدامنی)
3. نیاز روانی (مواظبت از آراستگی و زیبایی)
علاوه بر این، نوع پوشش هر جامعهای افزون بر خصوصیات جغرافیایی و طبیعی، موقعیت سنّی و شغلی و یا عوامل اقتصادی و اجتماعی، تابعی از فرهنگ و جهان بینی حاکم بر آن جامعه است که فراتر از سلیقه ورزیها و تنوع طلبی ها، ارزش های موجود در خانواده را نمایان میسازد.
حجاب در یک نگاه دقیق و عمیق
حجاب یک فریضهی عبادی- اجتماعی و فراتر از آن حماسی-سیاسی است، مثل نماز نیست که در روز چند نوبت اقامه شود و تمام گردد یا مانند روزه که در سال یک ماه واجب گردد و یا مانند خمس که چون تسویه شود دیگر وظیفهای به بار نیاورد، حجاب یک فریضهی منشورگونه با ابعاد و اضلاع متفاوت و متنوعی است که آثار فقهی و اخلاقی، عرفانی و الهی به دنبال دارد.از یک سو حالت عرفانی برای بانوی باحجاب دارد زیرا با عشق در آمیخته و همین امر، سختیهای ظاهری را سهل و آسان میسازد، از سوی دیگر جلوهی حماسی دارد و چونان بیرق برافراشتهی حق سالاری و عدالت خواهی، پاکی و پاکدامنی است که همیشه همراه و در حال اهتزاز است.
حجاب «حق زنان» و «حدّ مردان» است، زنان، با حجاب به حق خود که شخصیت متعالی است میرسند و مردان حد خود را که عبور نکردن از مرز خویش است مییابند، این بینش که همسو با فطرت پاک هر انسانی است بیانگر این حقیقت رحمانی است که اعضای زن امانتی است که از سوی خداوند به او واگذار شده است و او باید بنا به دستور خالق خود از آن بهره برداری کند و در همین راستا پس از ازدواج تنها در اختیار شوهر قرار دهد.
این پوشش هدفمند که براساس عفت استوار است، هر مردی با هر روحیهای را مجذوب خود میسازد زیرا مردان بنا بر غیرت مردانهی خویش از «خصوصی» بودن همسر خود احساس شادی و شعف می کنند و به همسر خصوصی خویش از صمیم قلب اظهار عشق و علاقه میکنند اما از آن سو زنی که همیشه در ویترین نگاه مردان باشد
و چونان کالایی همیشه در دسترس گردد، دیر یا زود خود را از چشم و دل شوهر انداخته و با خروج از قلعهی مقدس «نجابت» به دوری از پاکی سقوط میکند
زیرا رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
«هر زنی که خود را برای غیر شوهر، خویش را خوشبو کند و آرایش نماید، خداوند نماز او را قبول نمی کند تا اینکه برای پاک ساختن از آن غسل نماید، چنانکه خود را از جنابت غسل میدهد.»(1)پس از سقوط از نجابت، بلای دیگری دامنگیر او میشود و آن «خروج از معنویت و نورانیت» است و در پی آن تبدیل شدن به «موجودی مصرفی تنها برای خوردن و نوشیدن و پوشیدن»!!. «واژگونی شخصیت»، بلای بزرگتری است که رهاورد بیحجابی است و آن نگاه وارونه به ازدواج است زیرا این پیوند مقدس که سنت رسولان و پیامبران است سدّی برای تنوع لذات و شهوات دانسته میشود!
آنان که با عبور از هیجانات جوانی پای به عرصهی میانسالی یا کهنسالی گذاردهاند، عفت و متانت یا حجاب و حیای ایام گذشته را باعث شادمانی امروز زندگی خود میدانند، زیرا در میانسالی و فرتوتی که چین و چروک گذر عمر تمامی صورت را فرا میگیرد و دیدن چهره در آینه- به ویژه برای بانوان- باعث افسردگی میشود، طراوت پاکدامنی و نشاط دین باوری باعث زنده دلی میشود و آدمی با احساس سربلندی در بندگی به استقبال فردای خویش میرود.
ملاکهای اصلی برای پوشش چیست؟
اصول یا ارکان حجاب اسلامی که همانند کلیدی کارگشا باعث فهم درست مصداقهای مختلف میشود، عبارتست از:
1. لباس پوشاننده حد واجب شرعی باشد یعنی همهی بدن به جز صورت و دستها تا مچ را بپوشاند که در اصطلاح فقهی وجه و کفین گویند.2. لباس فتنه انگیز و تحریک کنندهی شهوت نباشد، به گونهای که در ظاهر پوشاننده است ولی نوع پوشش به گونهای است که باعث هیجانات جنسی و تحریکات شهوی میشود.
امروزه تحقیقات میدانی و آمارهای تجربی در ایران گویای این واقعیت تلخ است که «اکثر تجاوزهای جنسی»(2) به خاطر پوشش تحریک آمیز دختران و زنان است، چنانکه در کشور ژاپن نیز همین قاعده حکمفرماست و بر این اساس در برخی از فروشگاه های انگلستان فروش لباسهای محرک حملات جنسی، ممنوع گردیده است.(3)
از آن سو، کمترین میزان تعرضهای جنسی در کشور عربستان است زیرا زنان «حجاب فوق کامل» دارند.(4)
3. لباس هویت انسانی و اسلامی فرد مسلمان را خدشهدار نسازد و او را در پوشش و آرایش همانند کافران نسازد که این رخداد تلخ با عزت و عظمت مسلمانی سازگار نیست. «وَ لِلهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ...(5) وَ لَنْ یجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً ...(6) وَ مَنْ یتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ»(7).
4. لباس شهرت یعنی باعث انگشتنما شدن، نباشد. زیرا ارزش مسلمان برتر از «نوع پوشش» به «شیوهی اندیشه» اوست و هر آنچه باعث اظهار عقده های حقارت و کم بینی شده او را در جامعه بر سر زبانها یا انگشتان به یکدیگر نشان دهند، ممنوع است.
از این رو «خاص بودن» «متفاوت بودن» گاه هزینه ای چون مرزشکافی و ساختارشکنی دارد و باعث خرد شدن شخصیت در جامعه میشود.
علت وجوب حجاب چیست؟
سخن از «چرایی حجاب»، پرسشی رایج در همهی عصرها و بین تمامی نسلها بوده که برخی علت قرآنی و روایی، بعضی فلسفهی فردی و اجتماعی، گروهی چرایی روانی و اخلاقی آن را جستجو میکنند.مجموعهی عللی که برای وجود یا وجوب حجاب بیان شده عبارتست از:
1. پاکی روح یا آرامش وجود
«آرامش و امنیت» وجود، نعمت بیهمتایی است که باعث لذت بردن از تمامی داشتهها میشود و در کنار آن «آسایش مادی» معنا و مفهوم مییابد.قرآن، «تزکیه» یا «پاکسازی» افراد را فلسفهی بعثت انبیاء الهی بیان میکند «یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ»(8) و آغاز پاکسازی را که همان آرامش وجود است،
نخست برای صاحبان تزکیه میداند «وَ مَنْ تَزَکَّى فَإِنَّمَا یتَزَکَّى لِنَفْسِهِ»(9) برترین پاکی و تابناکی، «حجاب» یا «پوشش هدفمند و آرمانی» است که لقب «پاکیزه ترین» نصیب خود کرده است «ذلِکَ أَزْکَى لَهُمْ»(10) و با وجود آن «تحریک ها» برطرف و «منع» تعدی و تعرض ایجاد میشود.
گرچه پوشش اسلامی در ظاهر با سختی و تکلیف همراه است ولی در باطن نوعی امنیت خاطر یا مانع با خود دارد که به دور از نیاز به نیروهای امنیتی و قضایی، خود بیانگر حدود و حریم شخصیتی است.
بدون تردید، «تن آرایی و چهره نمایی» باعث تحریکات درونی و در نتیجه هیجانات بیرونی میشود و نخست فضای ناامنی برای شخص بیحجاب فراهم میسازد، گرچه در آغاز لذت آنی با خود دارد اما در پس این لبخند شیرین و آتشین، نیش زهرآگین در روح و روان ما فرو میبرد و هلاکمان میکند.
آلما (Alma) و لیلی (Lili) هر دو دختر وکیل «لوی» که یک یهودی است، اسلام آوردهاند و به دلیل حفظ حجاب خود، از مدرسه اخراج شدهاند.
این دو خواهر که بر حفظ حجاب خود اصرار دارند میگویند به هیچ قیمتی حاضر نیستند دست از حجابشان بردارند.
پدر این دو میگوید:
«من به دین دخترانم احترام میگذارم، از آنها حمایت میکنم و در دادگاه از آنان دفاع خواهم کرد.»
لوی میگوید:
«حجاب یکی از دستورات قرآن است که ارزش اخلاقی زن در جامعه را تعیین مینماید. حجاب نشانگر پاکیزه بودن، رستگاری و آلوده نبودن زن است».خانم «ایوان ردلی» نویسنده و خبرنگار معروف انگلیسی که اسلام آورده و با حجاب شده است، میگوید:
«حجاب در زندگی من و حفظ امنیت من نقش بسیار بزرگی را ایفا نمود و من با پناه آوردن به حجاب، خود را در امنیت احساس میکنم.»(11)
2. افزایش ارزش زن و جبران ضعف جسمانی او
حجاب و ریشههای آن یعنی عفاف و حیا در نقش عاطفی و تأثیرگذاری زن بر مرد مؤثر است و سبب تقویت تخیل و عشق در مرد میشود و حریم نگه داشتن یکی از وسایل مرموز برای حفظ مقام و موقعیت زن در برابر مرد است.حجاب موجب میشود که زنان تنها از نگاه جنسیتی و زیبایی جسمی نگریسته نشوند و این مسأله موجب احیاء حیثیت و حرمت زن و توجه بیشتر به شایستگی اخلاقی و روحی و استعدادهای دیگر در وجود زنان می شود.
راز وجود حجاب، «محدودیت» برای زنان نیست. بلکه «محدودیت» برای متعرضان است. اسلام زن را «انسان» و گوهری گرانبها میداند که نباید استفاده شهوانی و تجاری و یا ابزاری از او شود و افراد هرزه درصدد کامجوییهای آزاد و بی حد و حصر از آنان بر نیایند و این ارزش والا یعنی مصونیت و معصومیت.
حجاب زنان حتی به مردان کمک میکند به طور ناخواسته و خارج از چارچوبها، عواطف و احساسات خود را هزینه نکنند و پیش از آن به زنان یاری مینماید به طور ناخواسته و بیرون از معیارهای عفاف و پاکدامنی وسیله لذت انگاری قرار نگیرند و چونان عروسک زیبا و دلربا در معرض لذت بردن هوسبازان قرار نگیرند.
با نگاهی به حوادث روزمره به خوبی درمی یابیم یکی از عوامل ربودنها و آزار جنسی زنان و دختران، نبود وقار یا سقوط شخصیت ظاهری بانوان و یا در دسترس بودن آسان آنان است.
یکی از زنان نویسنده آمریکایی در کتاب خود به نام Regress (ارتجاع) میگوید:
«من به عنوان یک فمینیست اعلام میکنم که جامعه آمریکا هیچگاه مثل امروز آزاد نبوده، و در عین حال هیچ وقت خود را مثل امروز تا این حد نگون بخت نمی دیده است. این بدان معنی است که آزادی به او اندیشه و تفکر صحیح را نیاموخته است.»خانم «هنولاناکاتا» (Henula Nacata) نویسنده ژاپنی میگوید:
«با داشتن حجاب بود که من انسانیت و ارزش زنانگی خود را احساس کردم. حجاب به من میآموزد که از دسترس بیگانگان دور بمانم. امروزه به ویژه در بین جوانان،گرایش روزافزون به حجاب دیده می شود که نشانه رشد اسلام نیز میباشد. تا من زنده هستم، برای اسلام و حجاب تبلیغ خواهم کرد، چون حجاب مایه آرامش و آسایش در جامعه میباشد.»(12)قرآن کریم افزایش ضریب سلامت شخصیت زن از دستها و دسیسههای هوسرانان هرزه را در پرتو حجاب میداند و اذیت نشدن را ثمرهی والای آن میشمرد: «ذلِکَ أَدْنَى أَنْ یعْرَفْنَ فَلاَ یؤْذَینَ»(13)
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای، ارزش و ارزش آفرینی برای زن را با نگاهی عمیق ترسیم کرده، میفرمود:
«آیا جنایتی از این بزرگتر نسبت به زن هست که زن را با آرایش، مد و جلوهگری زیورالات سرگرم کنند و از او به عنوان یک ابزار و وسیله استفاده کنند؟ سر و سینه را از زیورآلات پر کردن و آرایش و مد لباس را بت خود قرار دادن.آن زنی که در پی این گونه چیزهاست از ارزش پایین برخوردار است طلا برای زن ارزش آفرین نیست بی اعتنایی به طلا ارزش آفرین است. مد برای زن ارزش آفرین نیست بیاعتنایی نسبت به مدهای دام گونهی ساخته و پرداخته دشمنان برای زن ارزش است.»(14)
3. تحکیم روابط خانوادگی و حفظ بنیان زندگی
«حجاب» نموداری است نمایان برایا ختصاص دادن لذتهای جنسی در محیط خانواده و چارچوب مشروع آن و بیحجابی، تن نمایی و جلوه گری مساوی است با محدودیت در ازدواج و پایان آزادی! زیرا در آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک رقیب، مزاحم و زندانبان به شمار میرود و در نتیجه، کانون خانوادگی براساس دشمنی و نفرت پایه گذاری میشود.در جامعهای که برهنگی حاکم است به جای قناعت به داشتهها، پیشروی در مقایسهها حاکم است؛ مقایسه در چشم و ابرو، طرز گفتگو و... و این دیو ویرانگر، ریشه خانواده را خشک سپس با آتش شهوت می سوزاند و نابود میکند و در جامعهای اینچنین بنیان زندگی همیشه لرزان و ریزان است.
زنی که بیست یا سی سال در کنار شوهر خود زندگی کرده و با مشکلات زندگی جنگیده و در غم و شادی او شریک بوده است، پیداست که اندک اندک بهار چهره اش شکفتگی خود را از دست میدهد و روی در خزان میگذارد.
در چنین حالی که سخت محتاج عشق و مهربانی و وفاداری همسر خویش است، ناگهان زن جوانتری از راه میرسد و در کوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقایسهای میدهد؛ و این مقدمهای می شود برای ویرانی اساس خانواده و بر باد رفتن امید زنی که جوانی خود را نیز بر باد داده است؛
و همه خواهران جوان میدانند که هیچ جوانی نیست که به میانسالی و پیری نرسد و میدانند که اگر امروز آنان جوان و با طراوتاند در فردای بیطراوتی آنان، باز هم جوانانی هستند که بتوانند برای خانوادهی فردای آنها، همان خطری را ایجاد کنند که خود آنان امروز برای خانوادهها ایجاد میکنند.(15)
خانم «رَجنَر اختر» سمیناری را به نام «اندیشه پیرامون حجاب اسلامی» در لندن برگزار نمود. وی می گوید:
«من این سمینار را تشکیل دادم تا از خانمهای محجبه و موضوع حجاب دفاع کنم تا حجاب در کشورم آزاد باشد.»وی میافزاید:
«حجاب به نفع ما و کشور ماست. باید چنین سمینارهایی را در شهرهای مختلف کشور تشکیل داد تا حجاب را به همه معرفی نموده و آن را تبیین کرد تا همه بدانند حجاب نه تنها ضرری ندارد بلکه به نفع مردم، جامعه و کشور است.»
نویسندهی کتاب Regress یا ارتجاع دربارهی تأثیر حجاب در خانواده مینویسد:
«با وارد شدن حجاب به عرصهی زندگی، معیارهایی مثل مادر بودن، احترام و حتی مفهوم خانواده و عفاف را درک کردیم.»(16)4. رشد شخصیت و ظهور خلاقیت
«سادگی و صلابت»، «پاکی و نجابت»، انرژیهای نهفتهی درونی را در مسیری سالم هدایت میکند و فرصت رشد شخصیت را فراهم میسازد.آنان که هر شب و روز در پی پیکرتراشی و پیکرآراییاند، فرصتی برای عبور از صورت و ورود به سیرت نمییابند تا تمرکز فکر و ثبات شخصیت پیدا کنند. لباسهای متعدد، رنگهای متنوع و مدهای متفاوت برای آراستن شخصیتی ساختگی و بادکنکی که تاریخ مصرف آن ساعاتی بیش نیست،
هرگز مجال دریافت نیازهای حقیقی برای امروز و فردا و فرداهای زندگی را نمیدهد، گرچه در پشت چنین پوشش و آرایشی نوعی عقدهی حقارت و بیماری روحی است که هر چه زمان میگذرد بد و بدتر میشود.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«کفی بالمرء خزیاً ان یلبس ثوباً یشهره»(17)؛برای حقارت و خواری آدمی همین بس که لباسی به تن کند که او را مشهور نماید. (و بر چشمها و زبان ها نمایان سازد).
به راستی کسی که در حوزهی «زن بودن» افتاده و از «جنسیت» خویش خارج نمیشود، امکان رشد و شکوفایی و تفکر در نیازهای عالی و متعالی مییابد یا کسی که حس هویت یابی یافته و از خود کمبینی یا عقدهی حقارتها رهاست؟!
پوشش اسلامی این فرصت زرین را به انسان میدهد که از خواستههای نامحدود جسمانی بکاهد به پرورش روح و روان خود بیفزاید، به خود فکر کند، برای آینده برنامه ریزی نماید،به شکوفایی استعدادهای خویش بپردازد و به موهبتی معنوی یعنی «رشد شخصیتی» و «شادی و سرور درونی و همیشگی» دست یابد.
یکی از دانشجویان باحجاب دربارهی رواج فرهنگ مدگرایی و خودارایی در خاطرات قبل از انقلاب خود گرفته است:
«یادم میآید آن وقتها که حجاب نداشتم، اگر دو روز پشت سر هم قرار بود که به خانهی کسی بروم، لباسی را که امروز پوشیده بودم، حاضر نمیشدم فردا بپوشم! احساس میکردم مسخره است و سعی داشتم حتی اگر شده، لباس دیگران را به عاریه بگیرم و بپوشم، تا من هم با لباس جدیدی رفته باشم. این کارها واقعاً رفاه حال و راحتی را از خانمها سلب کرده بود.»(18)خانم دکتر سیما فردوسی عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی دانشکده شهید بهشتی ارتباط بیحجابی با نبود اعتماد به نفس یا احساس حقارت را اینچنین توضیح میدهد:
«جدیدترین تحقیقات نشان داده زنانی که مایل به نشان دادن خود به مردان غریبه هستند، به تواناییهای درونی خودشان اعتماد کافی ندارند و از همین رو به سمت استفاده از جاذبههای ظاهری روی میآورند.»
وی به تفکرات تربیتی متفاوت به عنوان آفتی برای پرورش دینی کودکان و نوجوانان اشاره کرد و ادامه می دهد:
«جامعه ما دارای تفکرات متفاوت و سبکهای مختلف تربیتی است. بنابراین لازم است در مرحله اول پدران، مادران و معلمان مدارس نسبت به جایگاه و اهمیت حجاب توجیه شوند تا در مرحله دوم با آموزش مفاهیم عفاف و حجاب از سنین خردسالی، بتوانیم شاهد شکل گیری یک جامعه دینی یکپارچه باشیم و نفاقها و دوگانگیها شخصیتی موجود که بر اثر تربیتهای چندگانه است، برطرف شود.رعایت مسألهی عفاف و حجاب در بهداشت روان افراد بسیار تأثیرگذار است. به طوری که اضطراب و نگرانی را کم کرده، و موجب بالا رفتن اعتماد به نفس اشخاص میگردد.»(19)
5. نشاط جسمی و نشاط جنسی
انقلاب صنعتی در غرب و تماسهای دو جنس در سطوح مختلف کاری، باعث رواج فرهنگ برهنگی و روابط جنسی غیرمعمول گردید و این روابط چنان گسترش یافت که نقاشیهای برهنه جنسی و تشویق برای برهنگی در همهی عرصهها به چشم میخورد که نگاه به فیلم تایتانیک و شکسپیر عاشق، دلیلی بر این مدّعاست.ولی این برهنگی به جای بازگشت به خویشتن انسانی باعث دور شدن از خود گردیده و برهنگی طعمهای برای شکار عرصههای اقتصادی- بدن فروشی و مانکنهای تبلیغاتی- گردید که به جای کرامت انسانی، رذالت انسانی رخ داد.
سرانجام برهنگی در غرب، بیرغبتی جنسی را به ارمغان آورد، چرا که برهنگی سبب تحریک اولیه انسان به طرف عمل جنسی در سنین اولیه بلوغ میشود ولی در نهایت به سرد مزاجی جنسی تبدیل میگردد،
زیرا اسراف جنسی در دوران بلوغ، بیرغبتی جنسی در سنین بالاتر را به همراه دارد مگر آنکه کالاهای رغبت افزای جنسی همانند الکل، قرصهای نشاط آور جنسی عرضه شود که باز در درازمدت کم تأثیر و بیتأثیر خواهد شد و در پی آن رکود غریزه جنسی و افسردگی بر جسم و جان حکمفرما میشود.
امروزه پس از توفانهای شهوت و تندبادهای برهنگی در غرب، در آرامش پس از توفان دریافته اند که حجاب «باعث نشاط جسمی و نشاط جنسی» افراد میشود. تعادل در دفع غریزه و دوری از افراط در مسائل شهوانی، رهاورد آن است و این نعمت بدان خاطر است که حجاب تخیل جنسی را تحریک میکند و باعث میشود مسأله جنسی معنادار شود و همانند برهنگی دچار بیمعنایی نگردد.
در یک نگاه دقیق برخلاف تبلیغات و تصورات نادرست در انزوا و افسردگی یا دوری از نشاط و شادکامی حجاب در زندگی یک فرهنگ جنسی است که سبب گرمی غریزه جنسی در سطح یک جامعه و هدایت ارضای آن در قالب خانواده میشود.
نتایج جدیدترین مطالعات در غرب نشان میدهد پوشش سر و حجاب زنان نه تنها باعث ریزش مو نمی شود بلکه به حفظ مو نیز کمک میکند.
در این تحقیق به زنان در غرب توصیه شده است در طول روز برای حفظ سلامت مویشان آن را بپوشانند.
براساس این تحقیق علمی، پوشانیدن سر سبب میشود مو از ذرات گرد و غبار و دیگر آلایندههای موجود در هوا محفوظ بماند.
همچنین پوشانیدن سر به حفظ مو در برابر تغییرات آب و هوایی به ویژه در برابر رطوبت که در ضعیف شدن مو مؤثر است کمک میکند.
بر این اساس گذشته از ابعاد دینی حفظ حجاب در بین زنان، حجاب سلامت موها را نیز تضمین میکند.(20)
پینوشتها:
1. رک: ثواب الاعمال، صص 512-510
2. www.isna.ir
3. news.bbc.co.vk
4. www.nation master.com
5. سوره منافقین، آیه 8
6. سوره نساء، آیه 141
7. سوره مائده، آیه 51
8. سوره جمعه، آیه 2
9. سوره فاطر، آیه 18
10. سوره نور، آیه 30
11.www.abna
12. www.abna.ir
13. سوره احزاب، آیه 59
14. رک. فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، غلامعلی حدادعادل، ص 261
15. فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص 69 و 70
16.www.abna.ir
17. مکارم الاخلاق، ص 116
18. آیین بهزیستی در اسلام، احمد اردوباری، ج 3، ص 222
19. همان، ص 223
20. www.ralanews.ir
منبع: چگونه فرزندان ما باحجاب می شوند؟، حجت الاسلام دکتر احمد لقمانی، ناشر: بهشت بینش، چاپ یکم، 1389.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}